سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر دوستی ای که طمعْ پدیدش آرد، نومیدی ازمیانش می بَرَد . [امام علی علیه السلام]

مذهبی سیاسی اجتماعی فرهنگی

Powerd by: Parsiblog ® team.
شهادت حضرت محمدمصطفی (ص)و کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی (ع) ب(دوشنبه 87 اسفند 5 ساعت 1:48 عصر )

سلام بر تو ای فرستاده خوبی ها، ای مهربانترین فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمین فرا خوانده شدی تا انسان را با معنای واقعی اش آشنا کنی. تو، آفتاب روشن حقیقت بودی در شام تیره زندگی. از مشرق دلها برآمدی و اکنون، آسمان تب دار غروب جانگداز توست.

در سال یازدهم هجرت رسول اکرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن ‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت ‏خود خبر داد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که ‏پیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.  پیامبر اکرم (ص) یک ماه قبل از رحلت فرمود:

" فراق نزدیک شده و بازگشت ‏به سوى خداوند است. نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت  نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى ‏گذارم و مى ‏روم: کتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به  من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن ‏وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود."

در حجه ‏الوداع در هنگام رمى‏ جمرات فرمود: "مناسک خود را از من ‏فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید."

روزى به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین ‏و نگرانند. پیامبر در حالى که به  فضل بن عباس و على بن ‏ابی‌‏طالب (ع) تکیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس ازدرود و سپاس  پروردگار، فرمود: "به من خبر داده‏ اند شما از مرگ ‏پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است که‏ جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم ‏پیوست و شما نیز به  رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد."

روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود: " کلید گنجهای ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شده ام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام."

در چند روز آخر از زندگى رسول اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:

"اى مردم! آتش فتنه‏ ها شعله ‏ور گردیده و فتنه‏ ها همچون پاره‏هاى امواج تاریک شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید. آگاه باشید که من  درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم
 ( کتاب خدا و اهل بیتم ). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده
خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می رسید."

آنگاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش  به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند. در آخرین روزها پیامبر به علی (ع) وصیت نمود که او را غسل و کفن کند  و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد: " ای رسول خدا ، می ترسم طاقت این کار را نداشته باشم. "

پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد . آنگاه  انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد.

فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود: " برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید." ام سلمه، همسر پیامبر گفت: " علی را بگویید بیاید. زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست." هنگامی که علی (ع) آمد ، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نواده های پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع)  خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود:

"علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم."

سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد. 

جلوه هایی از حقیقت وجودی نبی اکرم (ص) در قرآن کریم
از عایشه پرسیدند: اخلاق پیامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: ?خلق و خوی پیامبر(ص)، قرآن بود.? شخصیت جامع و چند بعدی پیامبر اسلام و کمال و عظمت معرفتی، اخلاقی و وجودی آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است که به عنوان نماد مطلق و تام ?انسان کامل? در میان آدمیان، حجت و الگویی ماندگار می باشد.
اگر قرآن کریم، کلام تشریعی حضرت حق است، پیامبر اکرم (ص) کلمه الله الاعظم و کلام تکوینی خدا است. اگر قرآن کتابی است با حقایق جاودانه و همیشگی، پیامبر اکرم (ص) نیز حقیقتی عینی و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لایه های معنایی و مصداقی عمیق و گسترده ای دارد که تلاش برای کشف آن حقایق باید استمرار داشته باشد، پیامبر اکرم (ص) نیز ذخیره ای تمام نشدنی و حقیقتی است عینی و انسانی، که شناخت ابعاد مختلف شخصیت ایشان و دستیابی به عمق سیره، سلوک و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادی مستمر نیازمند است. اگر نیاز بشریت به قرآن هرگز پایان نمی یابد و تکامل علمی و اجتماعی انسان، نیاز او را به حقایق قرآن کریم نه تنها کاهش نمی دهد که روزافزون می سازد، نیاز انسان امروز و فردا به پیامبر اکرم(ص) و درس ها و آموزه های ایشان پایان ناپذیر است و اگر اسلام خاتم ادیان و قرآن خاتم کتب آسمانی است، پیامبر اکرم (ص) خاتم النبیاء و قله رفیع کمال انسانی است. او خلیفه الله الاعظم و واسطه ابدی نزول فیض الهی است که: ?و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین?. قرآن کریم نسخه مکتوب حقیقت نور محمدی (ص) است و پیامبر اکرم (ص) آینه تمام نمای صفات حسنای حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.
پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: علی! کسی جز تو و من خدا را نشناخت و کسی جز خدا و تو مرا نشناخت و کسی جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلایی که برای غیرخدا میسر است، جز برای کسانی که در کانون نور محمد (ص) و علی (ع) قرار دارند، امکان پذیر نیست، چرا که این معرفت و شناخت معرفتی است شهودی و نه ذهنی، معرفتی است متناسب با اوج کمال و تعالی شناسنده، نه مدرسه ای و استدلالی. از آن سو نیز معرفت تام نبی (ص) و وحی (ع) جز برای حضرت حق، برای کسی حاصل نمی شود، چرا که دیگران همه فروتر از این دو وجود مقدس- که نور واحدی از منشأ واحدند- می  باشند و دستیابی به معرفت تام آنان برایشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن کریم فراوان درباره پیامبر اکرم (ص) و معرفی ایشان سخن گفته است که برای آشنایی با جایگاه عظیم نبی اکرم (ص) به این آیات باید مراجعه کرد: در قرآن کریم اطاعت خدا و پیامبر (ص) در کنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است. آزار و ایذاء پیامبر اکرم (ص) موجب عذاب دردناک و لعنت خداوند در دنیا و آخرت تلقی شده  و دوستی خداوند متعال مشروط به اطاعت از پیامبر اکرم (ص) گردیده است. خلق و خوی الهی پیامبر اکرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مایه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبیر ?وانک  لعلی خلق عظیم?، توصیف شده، تعبیری که تنها درباره پیامبر به کار رفته است. پیامبر اکرم (ص) عامل رهایی و آزادی مردمان از زنجیرها و بندهای سخت معرفی شده است.

بندهایی که از سویی خرافات و عادات زشت و از سوی دیگر ستمگران و سلطه جویان بر فکر و اندیشه و رفتار و حرکت تعالی جویانه انسان ها ایجاد کرده اند. او ?عبدخدا? معرفی شده است که با عبودیت و بندگی ذات حق، به عالی ترین درجه عبودیت دست یافته و از همه تعلقات و وابستگی ها رها شده است. گستره فیض و لطف نبی اکرم نه تنها همه مردمان و آدمیان که عالمیان را شامل شده و آن حضرت به عنوان ?رحمه للعالمین? معرفی شده است.... این توصیف ها گوشه ای از معرفی پیامبر (ص) در قرآن است که مروری همراه با تأمل و درنگ در این آیات و دیگر آیات، می تواند آفاق و ابعاد شخصیت الهی نبی اکرم (ص) را برای ما روشن سازد.
علاوه بر این، برخی سوره های قرآن کریم اساساً در شأن پیامبر اکرم (ص) است و این غیر از سوره هایی است که به وجود مبارک آن حضرت تأویل شده است. ?یس? که قلب قرآن کریم است و سرچشمه هایی از معرفت و حکمت از آن جاری است، به پیامبر اکرم (ص) منسوب است. سوره
47 قرآن کریم به نام نامی آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براین سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحریم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحی، سوره شرح (انشراح)، سوره تین، سوره علق، سوره قدر، سوره کوثر برخی از سوره هایی است که ناظر به شأن و جایگاه عظیم و مرتبه رفیع آن حضرت در پیشگاه خداوند متعال است. هر کدام از این سوره ها و آیات نورانی آن، مالامال از حرمت و لطفی است که خالق متعال برای این برترین بنده مقرب خود قائل است.

 

در اینجا وصیت نامه امام مجتبی علیه السلام را که خطاب به برادر خود امام حسین علیه السلام است را می آوریم تا با گوش دل آخرین توصیه های امام خود را شنوا و سپس عامل باشیم.

 

و این هم وصیتی است که از امالی شیخ(ره) نقل شده که به برادرش امام حسین(ع) فرمود:

" هذا ما اوصی به الحسن بن علی الی اخیه الحسین بن علی: اوصی انه یشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له، و انه یعبده حق عبادته، لا شریک له فی الملک، ولا ولی له من الذل، و انه خلق کل شیء فقدره تقدیرا، و انه اولی من عبد، و احق من حمد، من اطاعه رشد، و من عصاه غوی، و من تاب الیه اهتدی.

فانی اوصیک یا حسین بمن خلفت من اهلی و ولدی و اهل بیتک ان تصفح عن مسیئهم، و تقبل من محسنهم، و تکون لهم خلفا و والدا، و ان تدفننی مع رسول الله صلی الله علیه و آله فانی احق به و ببیته، فان ابوا علیک فانشدک الله بالقرابة التی قرب الله عزوجل منک و الرحم الماسة من رسول الله صلی الله علیه و آله ان تهریق فی محجمة من دم، حتی نلقی رسول الله صلی الله علیه و آله فنختصم الیه و نخبره بما کان من الناس الینا بعده" ثم قبض (ع) .(1)

" این است آنچه وصیت می کند بدان حسن بن علی به برادرش حسین بن علی: وصیت می کند که گواهی دهد معبودی جز خدای یکتا نیست که شریک ندارد، او پرستش می کند او را بدان جهت که شایسته پرستش است، شریکی در سلطنت ندارد و سرپرستی از خواری برای او نیست، و براستی که هر چیزی را او آفریده و بخوبی و به طور کامل اندازه گیری آن را مقدر فرموده، و شایسته ترین معبود، و سزاوارترین کسی است که او را ستایش کنند، هر که فرمانبرداری او کند راه رشد را یافته، و هر کس که نافرمانیش کند به گمراهی و سرگشتگی افتاده و هر کس به سوی او بازگردد راهنمایی گشته است.

من تو را سفارش می کنم ای حسین به بازماندگانم از خاندان و فرزندان و خانواده خودت که از بدکارشان درگذری، و از نیکوکارشان بپذیری، و برای آنها جانشینی و پدری مهربان باشی، و دیگر آنکه مرا کنار رسول خدا دفن کنی که من به او و خانه او شایسته تر از دیگران هستم...

و اگر از این کار مانع شدند و جلوگیری کردند، من تو را به حق قرابت و نزدیکی که خدا برای تو قرار داده و قرابتی که با رسول خدا داری سوگندت می دهم که اجازه ندهی در این راه به خاطر من به اندازه خونی که از حجامت گرفته می شود خون ریخته شود تا آنگاه که رسول خدا(ص) را دیدار کنیم و شکایت خود به نزد او بریم، و آنچه از این مردم پس از وی بر سر ما رفته به او گزارش کنیم..."

این را فرمود و از دنیا رفت، درود خدا بر او باد.

و در روایت شیخ مفید(ره) اینگونه آمده که پس از جریان مسموم شدن خود فرمود:

" فاذا قضیت فغمضنی و غسلنی و کفنی و احملنی علی سریری الی قبر جدی رسول الله (ص) لا جدد به عهدا، ثم ردنی الی قبر جدتی فاطمة بنت اسد رضی الله عنها فادفنی هناک، و ستعلم یا ابن ام ان القوم یظنون انکم تریدون دفنی عند رسول الله(ص) فیجلبون فی ذلک، و یمنعونکم منه، و بالله اقسم علیک ان تهریق فی امری محجمة دم". " چون من از دنیا رفتم، چشم مرا بپوشان و مرا غسل ده و کفن نما، و مرا در تابوت و به سوی قبر جدم رسول خدا(ص) ببر تا دیداری با او تازه کنم، سپس به سوی قبر جده ام فاطمة بنت اسد رضی الله عنها ببر و در آنجا دفنم کن، و زود است بدانی ای برادر که مردم گمان کنند شما می خواهید مرا کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپارید، پس در این باره گرد آیند و از شما جلوگیری کنند، تو را به خدا سوگند دهم مبادا درباره من به اندازه شیشه حجامتی خون ریخته شود."

 

 



  • کلمات کلیدی :
  • » حمیدرضا
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    توهین به مردم یزد(یکشنبه 87 اسفند 4 ساعت 3:44 عصر )

    در آستانه سفر ریاست محترم جمهوری به یزد بد اخلاقی های مخالفین دولت آغاز گردیده اعمالی چون پاره کردن پارچه ها و بنرهای خیر مقدم که از سوی اقشار مختلف مردم زده شده تا دروغ پردازی و توهین به اصطلاح نماینده مردم یزد به مردم!!؟ اولیاء در مصاحبه خود با سایت پارلمان نیوز مدعی شد مسئولین با وعده نهار و شام مردم را برای استقبال از رئیس جمهور فرا می خوانند!!؟ بسیاری از مردم با شنیدن این خبر خشمگین شده و این را توهینی آشکار به خود تلقی می کنند. جالب است این نماینده در جمعه دور اول انتخابات در محل ستاد انتخاباتی (حسینیه تخت استاد یزد) در لوای نام حسینیه نهار عمومی تبلیغاتی داده به گونه ای که صف عده ای در خیابان آن هم در نزدیکی و هنگام نماز جمعه صحنه ناگواری را ایجاد نموده بود. جالب است که تعدادی از جوانان ستادی یا به عبارتی مشارکتی در پایان  نماز جمعه به نماز گزاران آدرس نهار می دادند.

    تبصره: ضرب المثلی است که می گوید: کافر همه را به کیش خویش پندارد..

      

      جای بسی تأسف و تأثر از بعضی کسانی است که به جای تشویق مردم در اسقبال از رئیس جمهور مدام پیامهای یأس و نا امیدی فرستاده و در روز قبل از استقبال در مصاحبه ای حیرت آور با سایت پارلمان نیوز ادعا نمود: « در شأن دولت نیست با وعده شام و ناهار، مردم را به استقبال از احمدی نژاد فرا بخوانند»!!؟ (http://www.parlemannews.com/?n=154) یادمان نرفته که یک زمانی می گفتیم که شایعه ساز ستون پنجم دشمن است و شایعه سازان مورد تنفر همگان بودند. حال ببینیم که این کار زشت از ناحیه کسی صورت بگیرد که آبرو و حیثیت او با آبرو و حیثیت مردم شهری گره خورده است!!؟ یک وقت کسی شایعه ای می سازد که بازتاب آن محدود است اما کسی شایعه ای بسازد و تهمتی به مردم و مسئولینی بزند که بازتاب کشوری و جهانی و بلکه تاریخی داشته و آن شخص هم از چنان جایگاهی برخوردار باشد که دروغ بودن آن را کسی احتمال ندهد، آن شایعه چه لطماتی را می تواند بزند؟.

          آیا مردم یزد چنان گشنه چند لقمه نان هستند و چنین روحیه ای در آنان وجود دارد که اگر کسی وعده ناهار یا شام به آنان داد بدون توجه به آبرو و حیثیت، اجابتش کرده و کار و زندگی خود را رها و به خیابان بیایند؟!! آیا  آن روستایی عاشقی که صدها کیلومتر دور تر از مرکز استان به عشق استقبال و دیدن رئیس جمهور مکتبی از همان تاریکی صبح به سمت مرکز استان حرکت کرده و در تاریکی شب به منزلش باز گشته از طمع خوردن یک لقمه نانی آمده که این آقا ادعایش کرده؟! آیا تحقیری بالاتر از این برای مردمی وجود دارد؟ اگر 30 سال دیگر به استناد حرف همین آقایی که دارای شخصیت حقوقی بالایی است کسی بگوید شما یزدی ها همانی هستید که برای یک لقمه نان به خیابانها آمدید فرزندان ما  چه جوابی دارند؟ آنها که خبر ندارند نان و شامی در کار نبوده و حتی برای مراسم ویژه خانواده های شهداء و ایثارگران تنها پذیرایی آب بود و بس!! یکی از معاودین عراقی نقل می کرد: حدود چهل سال پیش در عراق، هر کس در حمایت از حزب بعث در تظاهرات شرکت می کرد حزبیها یک دست چلوکباب با نوشابه به او می دادند و عده ای فریب خورده به این کار اقدام کردند. همه دیدیم نتیجه این چلوکباب خوردنها صدام شد و به جان همان مردم و دیگران افتاد و الآن این مایه ننگ برای ملتی شده و دامن کسانی را که به این کار اقدام نکردند را هم گرفته.  لذا تهمت و افتراء به مردم و مسئولین در این زمینه ها باید خیلی گران تمام شود، مگر اینکه خیلی ظلم پذیر شده باشیم که هر کسی بر سرمان زد بگوییم یکی دیگر هم بزن!! یا اینکه...

          این آقا چگونه به خود اجازه داد که اینگونه با آبرو و حیثیت مردم دیار خود و مسئولین دلسوز بازی کند؟!! کسی که در سال جاری در جمعه قبل از رأی گیری و در ستاد انتخاباتی اش در حسینیه تخت استاد، در لوای نام حسینه و هنگام نماز جمعه صف نهار تبلیغاتی از هوادارانش را در خیابان تشکیل داد و با آبروی یزدی ها بازی کرد، امروز به دروغ تهمتی به مردم استانی می زند که سالیان سال پدران و مادرانشان با دستان پینه بسته و روح قناعت آبرو برای شهرشان جمع کردند و حالا یکی از راه رسیده لگد بر آبروی مردم شهر و دیار خود و کسانی که او را وکیل خود کردند بزند!!؟ از قدیم گفتند سالی که نکوست از بهارش پیداست و این اول راه است و باید منتظر آبروریزی های بیشتر وکیل دست از پا درازتر بود.. باشد که چشممان را بهتر از این باز کنیم و افراد مورد حمایت حزبهای دشمن پسند را به عنوان فرد اصلح انتخاب نکنیم..

    در حالی که رسانه?های اصلاح طلب در تلاش بودند تا پیش از سفر احمدی‌نژاد به زادگاه خاتمی، اشتیاق مردم برای استقبال از وی را کم و فرمایشی مخابره کنند، استقبال امروز مردم یزد در جریان پنجاه‌ودومین سفر استانی دولت، به‌حدی بود که این رسانه?ها را به کمای سکوت فرو برد.

        

    به گزارش رجانیوز، سایت هواداران خاتمی روز گذشته در خبری توهین?آمیز به مردم یزد، ادعا کرده بود استقبال کنندگان احتمالی و اندک سفر استانی رئیس‌جمهور به بهانه تهیه صبحانه و وسایل ایاب و ذهاب در مراسم استقبال حاضر خواهند شد.

           

    این در حالی است که توهین سایت مذکور به مردم یزد، حتی واکنش برخی از نمایندگان فراکسیون اقلیت را نیز برانگیخت، چنانکه کاظم فرهمند نماینده مردم مهریز و بافق در گفتگو با یک سایت اصلاح‌طلب، ضمن تکذیب این خبر اظهار داشت با توجه به اینکه شهر یزد زادگاه خاتمی است تنها تلاش بر این است که این سفر مشکل آفرین نشود.

      

    چندی پیش نیز روزنامه اعتمادملی استقبال‌کنندگان از رئیس‌جمهور در سفرهای استانی را به دلفین‌هایی تشبیه کرده بود که برای گرفتن غذا بالا و پایین می‌پرند.

            

    اما به نظر می رسد استقبال گسترده مردم یزد از رئیس‌جمهور آن‌هم در استانی که بین اصلاح‌طلبان به پایگاه این جریان شهرت دارد، پیام بسیار روشنی برای خاتمی است که به تازگی کاندیداتوری خود را در انتخابات دهم ریاست جمهوری اعلام کرده است.

                        



  • کلمات کلیدی :
  • » حمیدرضا
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >

    لیست کل یادداشت های وبلاگ
    حاج منصور ارضی: طرح تعطیلات عید فطر همراه شدن با وهابیون است
    بمب گذاری در حرم امام رضا (ع) سالگرد
    تصاویر اهانت گران به امام حسین(ع)
    سخن عشق
    یاابالمهدی
    این چهارنفر..................
    نماز عید نوروز
    آداب نوروز
    آبروریزی احمدی نژاد!!!!!!
    صادق آل محمد
    حسرت فرشتگان
    رسول مهربانی
    اسرائیل واقعی
    کاروانهای عروسی متخلف مجازات میشوند
    مرده بادمخالف من...........
    [همه عناوین(45)]